Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش خبرنگار مهر، حسین عبدالهی فر در پنجمین جلسه دوره آموزشی تخصصی جهاد تبیین ویژه اساتید و نخبگان دانشگاهی به همت فرماندهان جنگ نرم نهضت استادی بسیج اصفهان، ضمن تبریک اعیاد شعبانیه با اشاره به سابقه غربی‌ها در خصوص جنگ شناختی اشاره کرد و اظهار داشت: اینکه دومارانش بعد از پیروزی انقلاب اسلامی گفت ایرانی‌ها در جنگ جهانی چهارم پیروز شدند و در تشریح این جنگ گفت آتشفشانی که امام خمینی بر پا کرده دنیا را فرا خواهد گرفت، جنگ جهانی چهارم از نظر این بود که آنها برای فروپاشی نظام ایدئولوژیک، سقوط ایدئولوژیک ایران را رقم می‌زدند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

وی اضافه کرد: آنها پایه تفکر اسلام سیاسی را کنترل می‌کردند یعنی طرح دومارانش روی مساجد و دانشگاه‌ها این بود که اگر روزی علمای شیعی و اساتید دانشگاه‌ها بخواهند انقلابی در ایران علیه فلسفه غرب به پا کنند او دارای شبکه‌ای باشد که بتواند خنثی کند.

معاون تحلیل و گفتمان سازی بسیج اساتید کشور همچنین با اشاره طرح و کودتاهایی که دشمنان در قبل و آغاز انقلاب داشتند، گفت: وقتی جنگ تحمیلی شروع شد دومارانش گفت که ایران را دست کم نگیرید و اینکه شیوه برخورد با تفکر اصول گرایان بمب و موشک نیست را مطرح کرد و سه ماه بعد طرحی به درخواست ریگان ارائه کرد که عملیات با رمز پشه مالاریا دارد؛ نقش پشه مالاریا را قاچاقچیان مواد مخدر، روشنفکران و مترجمان بازی می‌کردند و بعد این طرح به کنگره آمریکا رفت و دو مؤسسه تحت عنوان جنگ‌های علم در دستور کار قرار گرفت که بی‌ثبات سازی ایران را رقم بزنند.

وی ادامه داد: از منظر غرب انقلاب اسلامی اساساً یک انقلاب معرفتی و شناختی است آنها سال‌ها قبل از وقوع انقلاب اسلامی نگران شعله‌ور شدن این آتشفشان بودند و می‌دانستند این معرفت می‌تواند بنیان‌های معرفتی غرب را فروپاشد.

عبداللهی فر ادامه داد: غربی‌ها عجز خودشان را در حوزه معرفت با پاک کردن صورت مسئله در این برهوت جاهلیت رقم زدند و انسان را فاقد قدرت کشف حقیقت کردند، سطح فهم انسان را به سطح فهم حیوانات تنزل دادند و انسان را همچون سایر حیوانات تحت تأثیر محیط و نیازهای درون قرار دادند و اشتباه بزرگ‌تر این بود که گفتند اساساً حقیقتی وجود ندارد که انسان بخواهد کشف کند و این بنیان فلسفی بود که لیبرالیسم را رقم زد که انسان را بجای خدا، عقل را بجای وحی و لذت و ثروت را ایده نهایی بشریت معرفی کردند.

اصل جنگ ما با دشمن یک جنگ معرفتی بود

وی افزود: فهم ما از انقلاب اسلامی یک انقلاب معرفتی بود و اصل جنگ ما با دشمن یک جنگ معرفتی بود که ما می‌گوئیم حقیقت وجود دارد و انسان قادر به کشف حقیقت است و آنها می‌گویند در آسمان خبری نیست الا آنچه ما می‌توانیم به عینه در آزمایشگاه مورد آزمون قرار دهیم و با اندیشه محدود عقل بشری خواستند ظرفیت و توان آدمی را تحلیل کنند.

معاون تحلیل و گفتمان سازی بسیج اساتید کشور با بیان اینکه غربی‌ها ناگزیر شدند فهم بشری را تنزل دهند و این نگرانی عمیق آنها را وادار به جنگ شناختی کرد، گفت: اصل جنگ غرب با ما جنگ شناختی بود که از سال‌ها پیش از انقلاب شروع شده و در دانشگاه و حوزه آن را دنبال می‌کرد و برای تفکر سکولاریسم تلاش می‌کرد.

وی ادامه داد: دشمن با فوران انقلاب اسلامی احساس شکست کرد که حالا درصدد جبران شکست است، اینجا از ظرفیت‌های خودشان استفاده کردند اما کسی که فرمانده اصلی این جنگ بود به صراحت اعلام کرد وقتی رفته بود عراق اولین گروه اسرای ایران را دید گفت دیدم اسرایی که حاضرند برای عقیده جان فدا کنند و شما می‌خواهید با موشک و بمب آنها را از بین ببرید و گفت ما یک راه بیشتر نداریم.

عبداللهی فر با بیان اینکه از اواخر قرن نوزدهم مبحث ذهن، اختلالات ذهنی و درمان اختلالات ذهنی و انجمن علوم شناختی شکل گرفت، گفت: اینها روی ذهن کار می‌کردند که سه کار بزرگ را حداقل رقم زدند، اولین اتفاق اختلال در پردازشگر مغز انسان بود؛ دومین اتفاق این بود که به همان میزان که موفق شدند در درمان اختلال ذهنی دارو کشف کنند و از علم شیمی برای درمان استفاده کنند به همان اندازه توانستند در ایجاد اختلال ذهنی هم موفق شوند.

وی سومین اتفاق را ترتیب چینش داده‌ها دانست و گفت: یعنی می‌توانند صحنه‌ها را به گونه‌ای خلق کنند که هیچکس نتواند از سابقه ذهنی خودش استفاده کند ظاهرصحنه‌ها را به گونه‌ای روایت کنند که غیر تجربه شده و جدید تلقی شود و نتوانیم از پردازشگر و ذهن خودمان استفاده کنیم.

وی بیان کرد: لذا جنگ شناختی در چیستی جنگی است که زمین آن حوزه و بستر آن ذهن و سلاح برتر آن رسانه و داده‌های تصاحبی است، اگر بحث جنگ‌های ادراکی، اطلاعاتی، هوش مصنوعی و بیوتروریسم ذهنی هم اضافه کنید متوجه خواهید شد که برای بشر چه اتفاقاتی را رقم زدند. ارکان این جنگ شناختی ذهن، اختلالات ذهنی، رسانه سایبر، تصاحب اطلاعات و جنگ‌هایی که در حوزه سایبری و ادراکی تبلیغ می‌شود.

امروز جنگ شناختی زیربنای دیگر جنگ‌هاست

وی در خصوص چگونگی استفاده هم گفت: امروز جنگ شناختی زیربنای دیگر جنگ‌هاست. دشمن در جنگ‌های دیگر ناکارآمدی خود را حس می‌کند و امروز دارد با ابزار ذهن و دستکاری ذهنی اتفاقات و ناکامی‌های خود در جنگ نظامی، سیاسی و اقتصادی و غیره را جبران می‌کند.

عبدالهی فر در تحلیل اقتصادی و اختلال ذهنی جنگ شناختی بیان کرد: چیزی که امروز موفقیت دولت انقلابی در شرایط تحریم و عبور ایران اسلامی از تحریم‌ها که رقم خورده در شرایطی که آمریکا برجام را پاره کرده و بیرون از دور مذاکرات است و نمی‌خواهد دولت جمهوری اسلامی شرایط عبور از تحریم‌ها را در شرایط تحریمی رقم بزند به هر قیمتی می‌خواهند این در تاریخ ثبت نشود.

وی گفت: ماحصل و حرف نهایی جنگ شناختی ناامیدسازی از آینده که زمینه آن نادم‌سازی از گذشته است یعنی در جنگ شناختی هدف دشمن از بین بردن همه نقاط افتخار آمیز و نادم سازی ما از گذشته به منظور نادم سازی ما از آینده است تلاش می‌کند از هر آن چیزی که نظر شما و ارزش و نقطه قوت برتری شماست که باید به آن تکیه کنید، ناامید کند.

کمونیسم و مارکسیسم در مقابل نظریه فردگرایی است

عبدالهی فر همچنین با تاکید بر اهمیت تبیین دستاوردهای گذشته به تبیین اینکه مذاکره مقتدرانه جواب می‌دهد مذاکره ملتمسانه جواب نداده پرداخت و گفت: همچنین اگر به جنگ اوکراین با دید جنگ شناختی نگاه کنید امروز فلسفه لیبرالیسم به لرزه در آمده چون کمونیسم و مارکسیسم در مقابل نظریه فردگرایی است.

وی تشریح کرد: پیروزی و بازگشت روسیه به گذشته بطلان نظریه فردگرایی غرب است و از همین نگاه می‌توان متوجه شد که چرا امریکایی‌ها به شدت از پیروزی اقتصادی چین بیمناک هستند چینی‌ها با پیروزی در عرصه اقتصادی اثبات می‌کنند که نه تنها نظریه فردگرایی لیبرالیسم و اصالت سود و لذت به سرانجام مقصود خودش نخواهد رسید بلکه این نظریه سوشیال و سوسیالیسم است که توانسته قدرت برتر را در اختیار قرار دهد؛ در بعد اقتصادی چیزی که چینی‌ها از مارکسیسم نظریه جمع‌گرایی و سوشیال را گرفته و دارند دنیا را به سیطره خودشان در می‌آوردند این پیروزی نظریه جمع‌گرایی است که می‌گوید برای ساخت یک جامعه برتر شما باید افراد را فدای جمع کنید نه جمع را فدای فرد.

وی ادامه داد: اینها بطلان فلسفه لیبرالیسم را اثبات می‌کند؛ نگرانی غرب از انقلاب اسلامی، از قدرت چین، از بازگشت روسیه به خاطر شکست بنیان‌های معرفتی و شناخت‌های فلسفی و بازنده جنگ اوکراین فلسفه نظریه لیبرالیسم است.

کد خبر 5442280

منبع: مهر

کلیدواژه: بسیج اساتید جنگ اوکراین انقلاب اسلامی ایران جهاد تبیین بوشهر ویروس کرونا کرمانشاه گرگان آمار کرونا خطبه های نماز جمعه درختکاری سفر استانی گرد و غبار عکس استانها شیوع کرونا ایلام جهاد تبیین مشهد انقلاب اسلامی جنگ شناختی اصل جنگ

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۵۴۹۴۸۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پشت پرده تصمیم رئیس جمهور چین برای ملاقات با وزیر خارجه آمریکا / توسعه و تقویت اقتصادی، راهکار چین برای مقابله با تحریکات آمریکا / چین بر جذب سرمایه گذاری خصوصی از آمریکا متمرکز است

به گزارش جماران،  ایان آرتور برمر (متولد 12 نوامبر 1969) دانشمند علوم سیاسی، نویسنده و کارآفرین آمریکایی است که بر ریسک سیاسی جهانی متمرکز است. او بنیانگذار و رئیس گروه اوراسیا، یک شرکت مشاوره و تحقیقات ریسک سیاسی است . برمر 11 کتاب در مورد مسائل جهانی منتشر کرده است. او در تازه ترین نوشتار به بررسی رابطه ایالات متحده و چین به بهانه سفر اخیر وزیر خارجه ایالات متحده به این کشور پرداخته و می نویسد:

آنتونی بلینکن وزیر امور خارجه آمریکا  به تازگی از چین ( پکن و شانگهای) بازگشته است. رابطه این دو کشور در حال حاضر در چه وضعیتی است؟ مدیریت تنش بهتر و پایدارتر از آنچه در مدت زمان طولانی پیش از آن دیده ایم، ادامه دارد. البته با توجه به تعداد مسائلی که ما بین این دو کشور اصطکاک ایجاد کرده، مشخص نیست که لزوماً چنین وضعیتی ادامه پیدا خواهد کرد یا خیر؟

درست در طول دو هفته گذشته، رئیس جمهور آمریکا، تعرفه های جدیدی بر فولاد چین وضع و تحقیقات جدیدی را در مورد کشتی سازی چین آغاز کرده است. مخالفت های کنگره ایالات متحده با تیک تاک ادامه دارد.  شما خبر 2 میلیارد دلار کمک نظامی اضافی برای تایوان از جانب ایالات متحده را شنیده اید.  انتقادات زیادی از سوی آمریکایی‌ها در مورد حمایت مداوم چین از روسیه در جنگ اوکراین با ارائه فن‌آوری‌های با استفاده دوگانه به گوش رسیده است.

با توجه به همه این اختلاف ها آیا رابطه به سمت تقابل بیشتر حرکت خواهدکرد؟ پاسخ واقعا مشخص نیست.  وزیر امور خارجه چین گفت که آمریکایی ها باید بین داشتن یک رابطه محدود و یک رابطه مشارکتی یکی را انتخاب کنند و مطمئناً آمریکایی ها ترجیح می دهند هر دو طرف را داشته باشند. آنها می خواهند در زمینه هایی که برای آمریکایی ها مناسب است، مشارکت داشته باشند و در مناطقی که برای آمریکایی ها مناسب است، چین و قدرت این کشور را مهار کنند.

آمریکایی‌ها بیش از سایر کشورها می توانند چنین سیاست دوگانه ای را پیش ببرند زیرا ایالات متحده قدرتمندترین کشور جهان است و در نهایت چینی‌ها بیشتر از آمریکایی‌ها به چین نیاز دارند. با این حال، وابستگی متقابل زیادی میان واشنگتن و پکن  وجود دارد و چین هم از توانایی پاسخگویی به سیاست های آمریکا برخوردار است. اما سوال اینجاست که چین تا چه اندازه وارد این بازی تلافی کردن شده است؟ واقعیت این است که پکن عکس العمل مستقیم کمی از خود نشان داده است.

درست است که وزارت خارجه چین اعلام کرد که اگر حمایت تکمیلی از تایوان که خط قرمز چینی هاست امضا شود، اقدامات قاطعانه ای صورت خواهد گرفت و من گمان می کنم که به این معنی است که ما شاهد تحریم های بیشتری از سوی چین علیه پیمانکاران دفاعی ایالات متحده خواهیم بود اما این تا حد زیادی نمادین است. به نوعی مصداق اینکه زدی ضربتی ، ضربه ای نوش کن.

اما در مقابل همه سیاست‌های دیگری که آمریکایی‌ها به تازگی علیه چین اعمال کرده‌اند، ما شاهد تمرکز چینی‌ها بر مقاوم‌تر کردن کشور و اقتصادشان در برابر تلاش‌های آمریکا برای مهار آن بوده‌ایم، اما نه ضربه زدن مستقیم به آمریکایی ها. در واقع وضعیت چینی ها کاملا پایدار به نظر می رسد.

دیدیم که شی جین پینگ ، رئیس جمهور چین همچنان مستقیماً با وزیر امور خارجه آمریکا آنتونی بلینکن ملاقات کرد، دیداری که حذف آن برای دولت چین بسیار آسان بود و از سوی دیگر از نظر تاریخی در شرایط پرتنش رابطه چنین دیداری مرسوم هم نیست اما آنها ترجیح دادند که این دیدار انجام شود.

وزیر خارجه آمریکا به یک فروشگاه موسیقی رفت و می دانیم که او هم به خوبی گیتار می نوازد و هم به موسیقی علاقه مند است.  پوشش رسانه های دولتی چین از آن سفر بسیار انسانی، دوستانه و بی تکلف بود. در حقیقت برای چینی ها کاری ندارد که دکمه رفتار متقابل را فشار دهند تا نشان بدهند که از این وضعیت راضی نیستند اما این انتخاب آنها در جریان سفر بلینکن نبود. ما شاهد یک رفتار فوق العاده از سوی دولت چین بودیم و این بسیار مهم است.

با گفتن همه اینها، باز هم باید بگوییم که مدیریت رابطه با چین چالش برانگیزتر می شود زیرا در ایالات متحده، چه دموکرات یا جمهوری خواه، یکی از معدود مواردی که در سیاست خارجی می توانید روی آن توافق کنید این است که حواستان باید به چینی ها باشد. بنابراین فقط بایدن نمی تواند درباره سیاست واشنگتن در قبال پکن تصمیم بگیرد بلکه کنگره هم نقش خود را دارد.

در مورد رسانه های آمریکایی نیز وضع به همین منوال است و هرکدام ساز خود را درباره این رابطه می زنند و این در حالی است که در چین اگر رئیس جمهور اراده کند همه رسانه ها یک خط را دنبال خواهند کرد.  در حال حاضر، تعداد زیادی از شرکت ها و بانک های آمریکایی وجود دارند که مدیران عامل خود را برای سفر به چین می فرستند. تعامل میان مردم دو کشور بسیار زیاد است و این چیزی که مقامات چینی به شدت روی آن متمرکز هستند.

ارتباطات و همکاری های بسیار بیشتری در مورد مواردی مانند آب و هوا و برخی مسائل دیگر میان دو کشور وجود دارد.  همچنین در بالاترین سطح ایالات متحده تمایل زیادی برای ارائه اطلاعات بیشتر به چین وجود دارد آنهم در شرایطی که وضعیت جاری در خاورمیانه را می بینیم و چین هم مایل به برقراری آتش بس در غزه است و البته این تمایل میان پکن و واشنگتن در این مقطع مشترک محسوب می شود.

چینی ها دیپلمات های سطح بالا و توانایی زیادی برای جمع آوری اطلاعات که آمریکایی ها دارند، ندارند و به همین دلیل زمانی که مقام های سطح بالای آمریکایی با همتاهای چینی خود درباره خاورمیانه صحبت می کنند چینی ها به یادداشت برداری مشغول شده و البته از این روند راضی و قدردان هم هستند.

بنابراین به طور کلی، من همچنان شاهد تعاملات سطح بالا میان دو کشور هستم که بسیار سازنده است  اما همزمان شما در مقابل رابطه ای قرار می گیرید که هیچ اعتمادی در آن وجود  ندارد و  خط اصلی درگیری در آن به روش‌های مختلف و در مکان‌های مختلف در سراسر جهان ظاهر می‌شود. با گذشت زمان، حفظ این سطح پایدار در روابط ایالات متحده و چین دشوارتر خواهد شد. اما در حال حاضر، من فکر می کنم که ما احتمالاً به این روند حداقل تا زمان انتخابات در نوامبر ادامه خواهیم داد.

 

دیگر خبرها

  • پشت پرده تصمیم رئیس جمهور چین برای ملاقات با وزیر خارجه آمریکا / توسعه و تقویت اقتصادی، راهکار چین برای مقابله با تحریکات آمریکا / چین بر جذب سرمایه گذاری خصوصی از آمریکا متمرکز است
  • نباید اجازه داد مشاغل کاذب جای مشاغل اصیل را بگیرد
  • واکنش رهبر انقلاب به اعتراضات دانشجویان آمریکایی
  • آگاهی دانشجویان آمریکایی از استکبار جهانی به برکت انقلاب اسلامی
  • برگزاری نخستین یادواره شهدای کارگر شهرضا
  • رئیس دیوان عالی کشور: منشأ موج بیداری دانشجویان آمریکایی، انقلاب اسلامی است
  • ۷ چالش بزرگ که شما را سرسخت‌تر از آدم‌های معمولی می‌کند
  • نیمی از بازماندگان تحصیل در زنجان توانایی ذهنی و جسمی ندارند
  • نیمی از بازماندگان تحصیلی در زنجان توانایی ذهنی و جسمی ندارند
  • پیروزی بدون جنگ